امیر خضراییمنش | شهرآرانیوز؛ اخیراً ترجمۀ فارسی تازهای از بوطیقای ارسطو، به خامۀ مترجم مشهدی، غلامرضا اصفهانی، منتشر شده است.
شاید نخستین پرسشی که در پی شنیدن این خبر به ذهن میآید این باشد که «باز هم ترجمۀ دیگری از بوطیقا؟» اما این اتفاق منحصر به ایران نیست و در بسیاری زبانها، ازجمله انگلیسی و فرانسه، بوطیقا بارها ترجمه شده و همچنان هم میشود. درواقع، تعداد ترجمههای فارسی این اثر، در مقایسه با، مثلاً، ترجمههای انگلیسی آن، بسیار اندک است.
بوطیقا احتمالاً پرخوانندهترین/ خواندهشدهترین اثر ارسطوست، رسالۀ ناتمامی که در آن معلم اول از «شعر و انواع آن» بحث میکند، خاصه آن نوع از شعر که ما امروزه آن را ادبیات دراماتیک نامیدهایم.
نخستین ترجمۀ فارسی بوطیقا، که همچنان یکی از بهترین و دقیقترین ترجمههای این اثر در فارسی است، قریب به هفتاد سال پیش در انگلستان منتشر شد. سهیل افنان، مترجم دانشور آن، بوطیقا را از اصل یونانی به فارسی برگرداند، و اندکی بعد، کمابیش همزمان باهم، ترجمههای عبدالحسین زرینکوب و فتحالله مجتبائی از راه رسیدند که از فرانسه و انگلیسی ترجمه شده بودند. طرفه آنکه ترجمههای فارسی بعدی از این اثر، در تمام این سالها، هیچکدام اهمیت و جایگاه این سه ترجمۀ نخستین را نیافتند.
دربارۀ شعریات، نامی که مترجم فارسی دربرابر عنوان اصلی اثر ارسطو برگزیده، از جهاتی، با بسیاری از ترجمههای پیشین بوطیقا متفاوت است. این ترجمه، دستدومبودنش را، حتی روی جلد کتاب، جار میزند! زیر نام ارسطو، نام مترجمان انگلیسی اثر، سث بنردتی و مایکل دیویس، آمده است. درواقع، غرض اصلی مترجم فارسی اصلاً برگرداندن خوانش بنردتی و دیویس از ارسطو به فارسی بوده.
ایندو، خاصه بنردتی، از شارحان برجستۀ فلسفۀ یونان باستان بودهاند، و از بنردتی همواره بهعنوان یکی از برجستهترین شاگردان لئو اشتراوس یاد شده است. مایکل دیویس نیز، در کنار آثار فراوانش، اثری مستقل در شرح بوطیقای ارسطو دارد.
یکی از ویژگیهای ترجمۀ آنها از بوطیقا، پیوندانی است که به ترجمه افزودهاند، که در ترجمۀ فارسی نیز آمده است. در این پیوندان، آنها ترجمۀ قطعاتی را در سایر آثار ارسطو، که بهنحوی به بوطیقا مربوط میشده، آوردهاند. یادداشتهای فراوان و مهم آنها در پای خود متن بوطیقا دیگر ویژگی این نسخه است. و بالأخره باید از مقدمۀ شگفتانگیز دیویس بر کتاب گفت که بهراستی خوانشی یکسر نو از اثر کلاسیک ارسطو بهدست میدهد، خوانشی که البته محلمناقشه نیز بوده و برخی از اهل تخصص خردههایی نهچندان کوچک بر آن گرفتهاند. در پیشگفتار مترجم فارسی به این انتقادها هم اشاره شده است.
بههرروی، این ترجمۀ بخصوص از بوطیقا اتفاقی فرخنده در فارسی است، و ای کاش تکانی به بوطیقاپژوهی فارسی نیز بدهد، که گویا دیری است در خواب زمستانی مانده.